جدول جو
جدول جو

معنی قافله گاه - جستجوی لغت در جدول جو

قافله گاه
(فِ لَ/ لِ)
جای فرودآمدن قافله، کنایه از دنیا که جای آمدن و رفتن است:
پست منشین که ترا روزی ز این قافله گاه
گرچه دیر است همان آخر برباید خاست.
ناصرخسرو.
از بس دل مردم به رهت چشم براه است
در کوی تو هر نقش قدم قافله گاه است.
محمدعلی جامع (از آنندراج).
در چشم ترم لخت جگر بار گشوده است
هرجا که سرچشمه بود قافله گاه است.
ابوطالب کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قافله گاه
کنایه از دنیا که جای آمدن و رفتن است
تصویری از قافله گاه
تصویر قافله گاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قبله گاه
تصویر قبله گاه
جایی که در نماز به آن رو می کنند، مکان قبله، جای قبله، پناهگاه
فرهنگ فارسی عمید
(پَ خَ)
قافله دارنده. سالار قافله
لغت نامه دهخدا
(قِ لَ / لِ)
مکان قبله. جای قبله. (آنندراج) ، هرجائی که وقت پرستش یزدان بدان روی آورند، از القاب پدر و کسی که قایم مقام وی باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قافله دار
تصویر قافله دار
رئیس قافله قافله سالار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبله گاه
تصویر قبله گاه
جائی که در نماز به آن رو کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبله گاه
تصویر قبله گاه
مکان قبله، جای قبله، هر جا که وقت پرستش خدا بدان روی آورند، عنوانی است احترام آمیز در خطاب به پدر و بزرگان
فرهنگ فارسی معین